محمد حسينزاده
در سالهاي گذشته جشنواره جهاني فجر از جشنواره ملي فجر جدا شد تا از اين طريق بخش بينالملل جشنواره فجر باشكوهتر و با فيلمها و مهمانان خارجي بيشتري برگزار شود و انصافا فارغ از بودجهها و مسائل ديگر، موفق هم بود و جشنواره جهاني فجر تبديل به يكي از جشنوارههاي موفق بينالمللي در آسيا شد كه به همين واسطه برخي از منتقدان اين مستقل شدن، دست از انتقاد برداشتند. اما حالا با روي كار آمدن مديران جديد سينمايي، با تصميم رئيس سازمان سينمايي، خبر رسيده كه جشنواره جهاني بار ديگر در جشنواره ملي فجر ادغام ميشود و اتفاقا برخي از موافقان اين موضوع هم از ديروز تا حالا به شدت از اين تصميم استقبال كرده و دفاع ميكنند.
محمدخزاعي و استفاده از ظرفيتها
روز گذشته محمد خزاعی، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی با اعلام خبر ادغام اين دو جشنواره افزود: برگزاری همزمان این رویداد مهم و راهبردی سینمای ایران در سالگرد جشنهای فجر انقلاب اسلامی با همافزایی ظرفیتها، قطعا، فرصتهای کاربردی مضاعفی را برای بهرهمندی جامعه سینمایی، اقشار مختلف مردم، سینماگران و مهمانان خارجی فراهم میآورد. همه ساله در سالروز انقلاب و در پوشش جشنهای متنوع آن شاهد حضور مهمانان، شخصیتهای فرهنگی و سیاسی و حضور چشمگیر رسانههای خارجی در کشور هستیم. بدیهی است با برنامهریزیهای دقیق و هدفمند، جشنواره بینالمللی فیلم فجر میتواند از این مزیتها و فرصتها بهرهبرداری نماید. سینمای نوین ایران یعنی سینمای پس از انقلاب با تمامی فراز و فرودهایش مهمترین نقش را در پیشبرد دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایفا نموده و حضور مهمانان خارجی و ملاحظه بیواسطه آنها از اقبال مردم نسبت به جشنواره فجر و سینما، تصویر بیبدیلی علیه تبلیغات استکبار رسانهای علیه کشور است و قطعا این مزیت مهم باید مورد توجه قرارگرفته و با برطرف نمودن کاستیهای قبلی تقویت گردد و ادغام بخش ملی و بینالملل جشنواره از این حیث نیز قابل اعتناست. برگزاری جشنواره جهانی فجر، طی سالهای گذشته با مدیریت و زحمات دلسوزانه عزیزان آقایان علیرضا رضاداد، سیدرضا میرکریمی و محمدمهدی عسگرپور، فضاهایی را برای کمک به گسترش روابط بینالملل سینما فراهم ساخته است که جای تشکر و قدردانی دارد. بدون شک، از مزیتهای نسبی ایجاد شده و تجارب ارزنده همکاران خوبمان در این رویداد استفاده خواهیم کرد. پیرو بررسی کارگروه مطالعه و ارزیابی جشنوارهها و بنا به مطالبههای صنوف و سینماگران کشور در سالهای گذشته، سازمان سینمایی به این جمعبندی رسیده است که برگزاری دو جشنواره ملی و جهانی فجر را به صورت یکپارچه تحت عنوان جشنواره بینالمللی فیلم فجر برگزار نماید. با کمک همه خانواده سینما و با تعامل گسترده در عرصههای ملی و بینالمللی، جشنوارههای باشکوه و خاطرهانگیزی را همچون سالهای دور برای رونق و نشاط سینما و جامعه تدارک ببینیم. سرلوحه قراردادن محورهایی چون خانواده، اخلاق، امید در دوره جدید سینما وجود دارد و امیدواریم بتوانیم در مسیر اعتلای سینمای ملی، گفتگوهای میان فرهنگی، ایجاد پتانسیلهای بالقوه برای تبدیل شدن به ویترین سینمای خاورمیانه، پویایی اقتصاد سینما، روزآمدسازی و ارتقای سطح دانش و بینش سینماگران ایرانی از طریق تبادل تجربه با سینماگران خارجی، تقویت حضور در بازارهای منطقهای و جهانی و با ترسیم سیاستهای کلیدی و راهبردی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب گام برداریم.
محمدمهدي عسگرپور و انتقاد شديد
محمدمهدي عسگرپور از فيلمسازان و مديران باسابقه سينما كه اتفاقا دبيري آخرين دوره جشنواره جهاني فجر را هم برعهده داشت و بسيار موفق عمل كرد بعد از اعلام اين خبر در صفحه شخصي خود نوشت: سینمای پرافتخار ایران در این سالها چیزی کم داشت و ظاهرا مدیریت فعلی دولتی، همان را زیاد میدانست و آن هم یک جشنواره جهانی ثبت شده در رده به اصطلاح الف و در ردیف جشنوارههای صاحبنام. این مسیر با تلاشهای زیاد در طول چند سال اخیر و با کمترین امکانات فراهم شد. جدی گرفتن باقی قضایا در دوره رفتارهای قزن قورتکی و عوامفریبانه از قبیل کمیته فلان و راهبرد بهمان هم اشتباه است. البته در فقره اخیر، ایشان مامورند و معذور و نسبتا کم مطالعه!
اميرحسين شريفي و يكپارچگي جشنواره
امیرحسین شریفی يكي ديگر از تهيهكنندگان كهنهكار سينما كه موافق ادغام دو جشنواره ميباشد روز گذشته گفت: برگزاری یکپارچه جشنواره فیلم فجر بسان تمام جشنوارههای مطرح دنیا کمک میکند به افزایش اعتبار این جشنواره. آنهایی که مدام میگویند بینالملل، درجه الف گرفته بود بیایند و بگویند کدام جشنواره الفی در دنیاست که دوتکه برگزار شود. آیا جشنواره کن و برلین یا لوکارنو و ونیز، اعتبارشان بهخاطر دوتکه بودن است؟ اعتبار این جشنوارهها بهخاطر حضور آثار مطرح و فیلمسازان صاحب نام است ولی آقایانی که بینالملل را با بودجه ویژه، جدا کردند حتی نتوانستند در طی پنج سال، شرایط رونمایی از آثار مطرح فیلمسازان ایرانی را در این جشنواره فراهم آورند. نه فقط امثال اصغر فرهادی بلکه حتی فیلمسازانی مثل ابراهیم حاتمیکیا نیز در این سالها هیچکدام از فیلمهایشان را برای رونمایی به بخش بینالملل فجر ندادند! چرا؟ کدام تهیهکننده برجستهای در سینمای ایران در این ۵ سال، فیلمش را برای رونمایی به محفل بین الملل داد؟ تقریبا هیچ. از آن طرف هیچ فیلمساز مطرح و هیچ فیلم درجه یک خارجی را نتوانستند برای رونمایی در بینالملل بیاورند چون حتی فیلمسازان و کارشناسان خارجی هم سینمای ایران را به جشنواره فجری میشناسند که در دهه فجر انقلاب برگزار میشود. واقعا برگزاری دوتکه فجر مایه خنده اغلب اهالی سینما شده بود و از صنف خودمان یعنی صنف تهیهکنندگان تا صنف کارگردانان بارها خواستار ادغام شدند و خوشبختانه محمد خزاعی در اقدامی حرفهای، ادغام و یکپارچگی را در دستور کار قرار داد. جشنوارههای فیلم در همه جای دنیا یکپارچه هستند و نه تکه تکه، چیزی که به نام جشنواره مثلا جهانی راه انداختند، در این پنج سال فقط شبیه دکانی شده بود برای کاسبی عدهای محدود. پاشنه آشیل محفل بینالملل که کلی بودجه بلعید، فقدان فیلمهای درجه یک بینالملل و حالا نه فقط از آمریکا بلکه از اروپا بود. کار به جایی رسید که برای توجیه پولهای هنگفتی که به بهانه برگزاری جداگانه گرفتند، شروع کردند به ایجاد بخشهای بیربطی مثل همایش و سمینار و کارگاه و… که جایشان هر جا باشد در جشنواره الف نیست. الان جشنوارههای کن و برلین را به ورکشاپ میشناسند یا رونمایی از آثار مطرح دنیا؟ معلوم است که رونمایی از آثار مطرح باعث اعتبار این جشنوارهها شده و حالا با یکپارچگی جشنواره فجر، امیدوارم حرکتی اصولی برای ایجاد اعتبار برای مهمترین جشنواره هنری فجر فراهم شود.
مسعود اطيابي و مخالفت با جدايي!
مسعود اطیابی فيلمساز موفق سينماي كشور كه اين روزها فيلم سينمايي ديناميت را روي پرده سينماها دارد و در دوران كرونايي كمك شاياني به سينماها كرد، در گفتگويي كوتاه با دنياي جوانان پيرامون ادغام دو جشنواره گفت: من به شخصه علاقه زیادی به حضور در جشنواره فیلم فجر داشته و دارم، اما طی سالهای اخیر فرم برگزاری جشنواره فیلم فجر نه به صنعت سینما کمک کرد نه به ذائقه و سلیقه مخاطب و نه همچنین به بحث فرهنگ، چراکه جشنواره فیلم فجر تنها زمانی میتواند موفق عمل کند که به شکل ادغام شده برگزار شود تا از این طریق هم فیلمسازان داخلی و هم فیلمسازان خارجی در یک محفل آثار یکدیگر را تماشا کنند یک تبادل فرهنگی صورت بگیرد و جایگاه اصلی و ماهیت اصلی جشنواره فیلم فجر اینگونه به اثبات برسد. ما در سینمای ایران آثاری داریم که لازم است هم در بخش بینالملل و هم در بخش آثار ملی دیده شوند تا از این طریق ارزشهای فرهنگی کشورمان را به دنیا مخابره شود اما پیش از این به شکل برنامهریزی شده تنها آثاری که به شکل سلیقهای انتخاب میشدند برای بخش جهانی به اکران در میآمدند و این اصلا اتفاق خوبی نبود، من معتقدم که برگزاری جشنواره فیلم فجر به شکل ادغام شده با تنوعی که در آثار دارد موجب زیبایی برگزاری این جشنواره میشود و همین تنوع و تفاوتها است که میتواند موجب گسترش دید فرهنگی و هنری هم مخاطبان و هم اهالی سینمای ایران و بخش بینالمللی شود. اینکه ما بخش بینالملل و مهمانان بینالمللی خود در ایام جشن ده فجر انقلاب اسلامی در محفل بزرگ سینمایی کشور در کنار خود داشته باشیم بسیار تأثیرگذارتر و زیباتر است تا اینکه با نام فجر جشنوارهای را در تاریخ دیگری برگزار کنیم و اینکه این جشنواره را از فضای اصلی خود خارج کنیم، متأسفانه طی چند سال اخیر این اتفاق افتاد و کاملا نادرست بود چرا که اینگونه به نظر میرسد که حرف اصلی جشنواره یک چیز است و حرف انقلاب اسلامی چیز دیگری است که این رویکرد اصلا درست نیست. جشنواره فیلم فجر نام و هویت اصلی خود را از انقلاب اسلامی ایران میگیرد و همانطور که از نام او مشخص است جشنوارهای برای جشن پیروزی انقلاب اسلامی است و من فکر میکنم ادغام شدن جشنواره فیلم فجر اتفاق بسیار خوبی بود که دوباره توسط رئیس جدید سازمان سینمایی رقم خورد، پیش از این هم محمد خزاعی خود نیز مخالف چنین رویکردی در فرمت برگزاری جشنواره فیلم فجر بود همچنین من معتقدم که ادغام بخش جهانی و ملی جشنواره نیاز سینمای ایران است. وقتی مردم در دوران کرونا حاضر هستند فیلم خوب را انتخاب کنند و برای آن بلیت بخرند و به سینما بروند به این معنی است که در چنین شرایطی بهتر است فیلمهایی که کیفیت خوبی ندارند و مردم به خاطر آنها حاضر نیستند بلیتی خریداری کنند ساخته نشود و از چرخه صنعت سینما شوند. چرا باید برای فیلمهایی که مخاطب ندارند برق و دیگر امکانات یک سالن به هدر برود. اتفاق بد این روزهای صنعت سینمای ما همین موضوع است چرا که وقتی یک فیلم مخاطب نداشته باشد و به آن سالن برای اکران اختصاص داده شود حتی پول برق سالن آن سینما درنمیآید که بخواهد در آینده فیلمی برای مخاطبان بعدی اکران شود، بنابراین به نظر میرسد بهتر است دیگر خیلی از فیلمها وارد سینمای ایران نشوند. شاید در این مورد این نکته وارد باشد که چرا به چنین فیلمهایی بودجه تعلق میگیرد، اما به طور منطقی به فیلمهای بیکیفیت از این پس بهتر است اصلا بودجه تعلق نگیرد چرا که این قبیل فیلمها نه تنها مخاطبی ندارد بلکه آن عده کمی که به سینما میروند و این فیلمها را تماشا میکنند با تأثیر منفی که از آن فیلم دریافت کردهاند از سالن خارج میشوند و این اتفاق تأثیر منفی بر نگاه مردم نسبت به سینما دارد و میتوان گفت برخی از این فیلمها بسیار بری مردم بدآموزی دارند. بعضا نقدهایی را در مورد برخی فیلمهای در حال اکران میبینیم که نمیتوان به آنها نقد گفت و چراکه بیشتر این نقدها جنبه تبلیغاتی دارد و نقد مؤثر به آنها نمیتوان گفت، وقتی فیلمی اصلا مخاطب ندارند چطور توسط برخی منتقدنماها به نقد آنها پرداخته میشود و با نفوذ سازنده فیلم در رسانهها برای این آثار تبلیغ در جهت تبلیغ این آثار میشود، چنین رویکردی و اصولا حضور چنین فیلمهایی در چرخه اکران موجب بدآموزی و تأثیر مخرب بر روی مخاطب میشود. من فکر میکنم این حرکتی که چند وقتی است در سینمای ایران نسبت به فیلمهایی که بدآموزی دارند صورت گرفته یک حرکت ضد انقلابی است،چرکه برخی میخواهند با ورود فیلمهای مبتذل به چرخه اکران موجوب تخریب چهره انقلاب اسلامی شوند، بسیاری از این افراد که فیلمهای مخرب تولید میکنند با نفوذ در نشریات متعدد سعی بر تبلیغ و مثبت جلوه دادن آثار خود میکنند و مخاطب را به سینما میکشانند در حالی که این آثار از نظر کارشناسی مخرب و ضد ارزش هستند. شاید بتوان گفت بیشتر نقدهایی که این روزها در قبال برخی فیلمها در رسانهها منتشر میشود نقد غیر واقعی است. ما شاهد این هستیم که افرادی خود را از نظر ظاهری موجه و انقلابی نشان میدهند، اما در در عمل به ساخت آثار مخرب میپردازند من به شخصه از شکل چنین روندی در سینمای ایران احساس خطر میکنم البته که مردم ما هوشیار هستند و فیلم خوب را از فیلم مخرب تشخیص میدهند، اما ما باید هوشیار باشیم و در انتخاب و اکران فیلمها از این پس دقت بیشتری کنیم.
كاوه صباغزاده و پايان يك اشتباه!
کاوه صباغزاده فيلمساز جوان سينمايي كشور كه اين روزها در حال پيش توليد فيلم جديد خود به نام زيباي خفته ميباشد هم يكي ديگر از مخالفان جدايي دو جشنواره فجر از هم بود و حالا از خبر ادغام دوباره آنها رضايت دارد. اين فيلمساز جوان درباره فيلم جديد خود و همينطور خبر ادغام دو جشنواره فجر به دنياي جوانان گفت: این روزها در حال گذراندن مراحل پیشتولید فیلم جدیدم با نام زیبای خفته هستم، اما این فیلم سینمایی قرار نیست به جشنواره فیلم فجر امسال برسد چراکه فصل تصویربرداری این فیلم زمستان و در هوای سرد است. مضمون و ژانر اصلی زیبای خفته یک درام عاشقانه معمایی است و بار فانتزی دو فیلم قبلی من را ندارد، اما باز هم همچون دو فیلم قبلی من ایتالیا ایتالیا و رمانتیسم عماد و طوبی، دارمی عاشقانه است، اما این بار عشق میان دو فرد میانسال است نه عشق دو جوان. میانسال که میگویم منظورم بین ۴۰ تا ۵۰ سال است و دوران جوانی را پشت سر گذاشتهاند، هنوز بازیگران اصلی زیبای خفته را انتخاب نکردیم و حتی کسی را مد نظر نداریم چراکه هیچ قراردادی فعلا با هیچ بازیگری نوشته نشده. فیلمنامه این فیلم را خودم نوشتم، اما فیلمنامه زیبای خفته همچون دو فیلم قبلی من یک فیلمنامه اقتباسی است. با توجه به اینکه ما باید زیبای خفته را در زمستان امسال کلید بزنیم و تا پیش از این فکر میکردم این فیلم به جشنواره جهانی فیلم فجر برسد که چندی پیش با دستور رییس سازمان سینمایی دو بخش جهانی و ملی جشنواه فیلم فجر ادغام میشوند بنابراین این فیلم به جشنواره چهل و یکم فیلم فجر خواهد رسید. من فکر میکنم با بهتر شدن اوضاع در پی تسریع در واکسیناسیون عمومی سینما جانی دوباره خواهد گرفت چرا از نظر روانی جامعه به آرامش بیشتر خواهد رسید و طبیعی است که در چنین شرایطی مخاطب به دنبال ایجاد اوقات مفرح برای خود خواهد و چه تفریحی بهتر از تماشای فیلم در سینما. در چنین شرایطی مردم با خیال راحتتری نسبت به سلامتی خود میتوانند به تماشای فیلمهای مورد علاقه بنشینند و از طرفی در چنین شرایطی فیلمهای بیشتری میتوانند به چرخه اکران وارد شوند و پس از دو سال توقف سینما طبیعتا چرخه اقتصادی این هنر نیز به راه خود ادامه خواهد داد و فکر میکنم در آینده نزدیک اتفاق خوبی برای اقتصاد سینما بیفتد هر چند که به هر حال دو سال از چرخه اقتصادی و ساخت فیلم در سینما عقب افتادیم و تعداد زیادی از فیلمها در نوبت اکران هستند، اما تصور میکردیم امسال هم به اکران عمومی نخواهیم رسد که خوشبختانه بالعکس این اتفاق افتاد و اکران آثار بار دیگر آغاز شد و همین موضوع به خودی خود جای امیدواری دارد. درباره ادغام دوباره جشنواره ملي فجر و جشنواره جهاني فجر هم واقعیت این است که بگویم همان زمانی که جشنواره ملی و بینالمللی فیلم فجر از هم جدا شدند تصمیم و اتفاق بسیار اشتباهی بود چراکه باعث شد بخش زیادی از مخاطب جشنواره فیلم فجر در پی این تفکیک ریزش پیدا کند چراکه در این حالت مخاطب مجبور شد در فصل متفاوت برای تماشای فیلمها به جشنواره برود به همین خاطر از رونق جشنواره فیلم فجر کاسته شد. ادغام مجدد جشنواره فیلم فجر از یک جهاتی خوب است و از یک جهاتی میتواند خوب نباشد، از این جهت که این جشنواره همچون سابق به شکل کامل و ادغام شده برگزار میشود اتفاق بسیار خوبی است، اما از طرفی این بد است که چرا اگر برگزاری این جشنواره به شکل ادغام شده خوب است چرا ۸ سال گذشته آن را جدا کردند، این اتفاق هم نگاه سلیقهای است که در هر دورهای صورت میگیرد، اما بدتر از آن این است که در مدت زمان هشت سالهای که جشنواره فیلم فجر به شکل تفکیک شده از هم برگزار شد بودجه بسیار بالایی از سینمای ایران به هدر رفت چراکه این جشنواره دو بار در سال برگزار میشد و این اصلا خوب نبود. تمام این هزینههای بالایی که طی این چند سال صرف برگزاری جشنواره فیلم فجر در دو بخش شد میتوانست صرف ساخت چندین فیلم سینمایی خوب شود و خیلی کارهای دیگر میتوانستند با این حجم از بودجه برای سینما انجام بدهند در مسیر برگزاری بدون سود جشنواره در دو بخش این بودجه به هدر رفت، اما خوب طبیعتا از این پس که به جای دو جشنواره یک جشنواره برگزار میشود بودجه کمتری صرف شده و میتواند به چرخه اقتصادی سینما کمک کند. پس از جدا شدن بخش ملی و جهانی از هم در چند سال گذشته کیفیت آثار کاهش پیدا کرد و امیدوارم خروجی جشنواره با این تصمیم از این پس بهتر از گذشته باشد و امیدوارم در آینده و با حضور مسئولین جدید این جشنواره دوباره جدا نکنند موجب پسرفت این جشنواره مهم سینمایی کشور نشوند.