محمد حسینزاده
محمد شیری از جمله هنرمندان قدیمی تئاتر است که بازیگری را از سالهای پیش از انقلاب شروع کرد و در سالهای بعد از انقلاب نیز علاوه بر نقشآفرینی روی صحنه تئاتر خیلی زود روی پرده سینما و قاب تلویزیون هم دیده شد و توجه مخاطبان بیشتری را هم به خود جلب کرد. این بازیگر که به قولی خاک صحنه تئاتر را خورده و در نقشهای متفاوتی پیش روی تماشاگران ظاهر شده، اما مخاطبان تصویری او را با نقشهای جذابش در سریالهای کمدی بیشتر میشناسند. خودش معتقد است که با وجود سالها کار تئاتر و سینما و تلویزیون آنطور که باید دیده نشده و هنوز نقش مورد علاقهاش را بازی نکرده و امیدوار است که این شرایط به دور از هر گونه باندبازی برای او فراهم شود. محمد شیری در سریال جیران نقش رئیس خواجههای حرمسرای ناصرالدین شاه را بازی میکند که به بهانه حضورش در این سریال با او به گفتگو نشستيم…
-چطور شد به ترکیب بازیگران سریال جیران پیوستید؟
*کوتاه یا بلند بودن نقش برایم تفاوتی نمیکند و مهم این است که نقش باید جای کار داشته باشد. کارگردان سریال جیران از جمله فیلمسازانی است که من به عنوان بیننده، همه آثارش را دوست دارم. همه آثار او از شب دهم گرفته تا شهرزاد یکهتاز است و من هر بار که این آثار را میبینم با وجود تکراری بودن، باز هم لذت میبرم. اولین همکاری من با آقای فتحی به حدود ۱۰ سال پیش بازمیگردد که در یک کار تلویزیونی حضور داشتم و برای حضور در این سریال هم وقتی با من تماس گرفتند، از آنها خواستم نقش کوتاهی داشته باشم که بتوانم به تعهداتم در دیگر آثار نمایشی هم برسم و در نهایت نقش خواجهباشی را پیشنهاد کردند که هر ماه فقط ۵ روز نیاز به حضورم بود اما وقتی وارد کار شدم اینطور نشد و آقای فتحی دوست داشتند که من حضور بیشتری در سریال داشته باشم که البته در برخی از سکانسها هم اصلا دیالوگ ندارم و زمانبر است اما چون آقای فتحی و آثارش را دوست دارم قبول کردم که در این پروژه همکاری داشته باشم.
-از نقش خودتان در سریال جیران بگویید که چه ویژگیهایی دارد؟
*زمانی که به من پیشنهاد حضور در سریال جیران در نقش خواجهباشی را داده بودند، موقعیت جالبی به وجود آمد… فردی که تماس گرفته بود و البته در نهایت در این پروژه نماند و رفت، به من گفته بود که نقش شما رئیس خواجههای دربار است و برای اینکه من را راضی کند، گفت که ما ۲جور خواجه داریم یکی خواجهای که به معنی آقا و صاحب مقام درباری است و دیگری خواجهای که در حرمسرای شاه است و نقش شما رئیس خواجهها به معنای آقایان و بزرگان دربار است اما وقتی وارد کار شدم دیدم نقش من همان رئیس خواجههای حرمسرای شاه است و این موقعیت جالبی بود (میخندد)!
-واکنشهای مخاطبان درباره حضورتان در این سریال تاکنون چطور بوده است؟
*به دلیل مشغله کاری هنوز وقت نکردهام بازی خودم را ببینم و همین الان هم بعد از ۹ روز کار در اصفهان تازه آمدهام. اما واکنشهای مردم را که میبینم، بسیار خوب و راضیکننده و باعث دلگرمی است.
-مخاطب از حضور خواجههای دربار توقع طنازی دارد و حضور بازیگرانی که در حوزه طنز و کمدی برای مخاطب شناخته شدهاند، در نقش خواجههای دربار بر این توقع دامن میزند، اما در این سریال به نظر میرسد این شخصیتها خیلی وارد فضای طنز نمیشوند! اینطور نیست؟
*به جز یکی دو مورد، مابقی قسمتها آقای فتحی خیلی نظر مثبتی روی طنز نداشتند و از من که نقش خواجهباشی را دارم، خواستند که اصلا به سمت طنز نروم و گفتند که خیلی جدی فقط خودت باش، ولی شاید تماشاگرانی که من را در نقشهای طنز و کمدی دیده اند، ذهنیتی از قبل داشته باشند و با دیدن من ناخودآگاه لبخندی روی لبشان بنشیند.
-بهترین و سختترین سکانسی که در این سریال بازی کردید کدام بود؟
*سکانسی هست که خواجههای دربار را به داخل آب میاندازند و من از آقای فتحی خواسته بودم که اگر ممکن است من را در آب نیاندازند. در این سکانس، شاه و درباریان کنار استخری نشستهاند وخواجههای دربار را یکی یکی به داخل آب میاندازند و در آخر شاه دستور میدهد که خواجهباشی را هم در آب بیاندازید. این سکانس سختترین سکانس بازی من در این سریال جیران بود چون اصلا استخر نبود، چیزی شبیه یک مرداب بود که در موزه گیاهشناسی قرار داشت و بعد از آن که من را داخل آب انداختند تا چند مدت از گلوی من آشغالهای مرداب بیرون میآمد! اما با این حال، در این پروژه آنقدر همه اعضای گروه در پشتصحنه همکاری خوبی دارند و آدمهای بیحاشیه در یک گروه سالم حضور دارند که آدم متوجه این مسائل نمیشود و حاصل کار هم خوب درمیآید. من معتقدم که پشت صحنه سالم و بیحاشیه چه در تئاتر و چه سینما و تلویزیون و شبکه نمایش خانگی باعث میشود که حاصل کار هم در نهایت خوب از آب درآید.
-قبلا در آثار تاریخی کار کرده بودید؟ از سختیهای کار در سریالهای تاریخی هم بگویید؟
*بله در آثار تاریخی هم حضور داشتهام به طور مثال در اثری از آقای همایون شهنواز که مربوط به دوره قاجار بود، نقش افسر قاجار را داشتم و در یکیدو کار تاریخی دیگر نیز که از شبکه دو پخش شد، حضور داشتم. چندی پیش هم برای یک سریال تاریخی پیشنهاد شد که به عنوان مشاور کار کنم که هنوز تایید نکردهام چون کل کار در خارج از تهران است و هنوز وضعیت حضور من در سریال جیران مشخص نیست که تا کی ادامه دارد.
-شما که روی صحنه تئاتر سالهای مدید ایفای نقش کردهاید و در سینما و تلویزیون و شبکه نمایش خانگی هم حضور فعالی داشتهاید، بازی در کدام مدیوم برای شما راضیکنندهتر و خوشایندتر است؟
*من بازیگر تئاترم و طبیعی است که تئاتر را بیشتر دوست دارم چون ارتباطم با تماشاگر نفس به نفس است و آن را ترجیح میدهم. ولی کار تصویری خوب را هم رد نمیکنم از جمله سریالهای آقای فتحی را که خودشان هم تئاتری بوده است. البته گاهی هم پیش آمده بود که خودم را برای حضور در برخی آثار تصویری به تندی نقد میکردم اما با این حال وقتی واکنشهای خوب مخاطبان و تماشاگران را میدیدم که چقدر به من اظهار لطف میکردند، همه خستگی از تنم بیرون میرفت. همین محبتهای مخاطبان در کوچه و خیابان است که من را همچنان در این صحنه حفظ کرده است و خوشحالم که باعث رضایت آنها میشوم.
-تصور میکنم اولین حضور تلویزیونی محمد شیری در سالهای بعد از انقلاب با برنامه سیمای اقتصاد باشد، درست است؟
*بله. من پیش از انقلاب تئاتر کار میکردم و یکیدو کار تصویری هم داشتم اما بعد از انقلاب با برنامه سیمای اقتصاد که میان پردههای کوتاه نمایشی داشت، وارد تلویزیون شدم.
-چه نقشی را دوست دارید بازی کنید که به شما پیشنهاد نشده است؟
*متاسفانه در سینما نقشی که من میخواهم هنوز بازی نکردهام. من اهل باندبازی نیستم و در سینما آن موقعیتی که میخواهم برایم به وجود نیامده است. اگر چه در سینما کار کردهام اما آنطور که باید دیده نشدهام. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که بدون هرگونه باندبازی بتوانم نقش موردعلاقهام را در سینما بازی کنم و فکر میکنم هنوز دیر نیست. وقتی بازیگری میتواند در سن ۷۲ سالگی خرس نقرهای برلین را برنده شود، پس دیر نیست.
-گویا مدتی هم هست که کسالت دارید از شرایط کنونی خودتان برای ایفای نقشهایتان بگویید که چطور پیش میرود؟
*بله مدتی است که مبتلا به سرطان خون و تحت درمان هستم اما این بیماری هیچ تاثیری روی کارم و بازیگری من نگذاشته و سد و مانعی بر ادامه کارم نشده است.
-چطور متوجه این بیماری شدید؟
*سال ۹۸ سر سریال دوقلوها بودم که به طور اتفاقی متوجه این بیماری شدم. به دلیل خارش بدنم و تاولهای روی پایم به پزشک مراجعه کردم و بعد هم آزمایش دادم و زمانی که رفته بودم تا جواب آزمایش را بگیرم، از مسئولی پرسیدم معنی سیالسی که اینجا نوشته چیست و او هم بلند گفت یعنی سرطان خون و اینطور بود که همه مراجعهکنندگان متوجه بیماری من شدند و همان زمان فهمیدم که به سرعت وارد شبکههای اجتماعی میشوم و به همین دلیل در یک ویدیوی کوتاه خودم درباره شرایطم توضیح دادم. اما اصلا به این بیماری فکر نمیکنم و هیچ مشکلی هم با آن ندارم. سالهاست که با مرگ کنار آمدهام و از آن نمیترسم. این موضوع سد و مانعی برای من نیست چرا که افرادی را میبینم که در شرایط بسیار بدتری نسبت به من قرار دارند. فکر میکنم باید همین دم را غنیمت شمرد و از بیماری هم نباید ترسید چرا که ترس برادر مرگ است و اخیرا هم کتابی را خواندم که نوشته بود جمعیتی حدود ۲۱۲ نفر که به بدترین نوع سرطانها مبتلا بودند، توانستند با تلقین و احساس خوب، بهبود پیدا کنند. من دوبار هم به کرونا و اومیکرون مبتلا شدم و نگاهم نسبت به این بیماری هم تغییر کرد و فکر میکنم از این بیماری هم نباید ترسید چون بیشتر این ترس از بیماری است که انسان را از پا درمیآورد.