محمد حسينزاده
حضور استعدادهاي جوان فيلمسازي همواره باعث پيشرفت سينما و خارج شدن آن از كليشهها و ركود شده است. اين موضوع صرفا مربوط به يك كشور و يا صنعت سينمايي خاص نيست و همواره در سراسر جهان فيلمسازان جوان با ايدههاي تازه و جذاب خود توانستهاند مسير سينماي كشورمان را تغيير داده و حتي بر روي ذائقه مخاطب هم تاثير مثبت بگذارند. کاوه مظاهری از جمله فیلمسازان موفق و خوشآتیهای است که این شانس را داشته تا فیلمهای کوتاهش دیده شود، از جشنواره سی و پنجم جشنواره فجر هم سیمرغ شکار کند و حالا اولین فیلم بلند او در پیش چشم همه سینمادوستان در حال اكران است تا قضاوتش کنند. بوتاکس، با وجود شرایط نامساعد، اکران موفقی داشت و به گفته كارگردانش توانسته علاوه بر مخاطبان خاص، گروهی از مخاطبان عام سینما را نیز با خود همراه کند و حالا به شبکه نمایش خانگی رسیده است. سوسن پرور، مهدخت مولایی، سروش سعیدی، مرتضی خانجانی و محسن کیانی بازیگرانی هستند که در این فیلم ایفای نقش میکنند و سوسن پرور که برای نخستینبار در این فیلم در یک نقش جدی و متفاوت از تجارب قبلی خود ظاهر شد، توانست جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره تورینو سینه فست ایتالیا از آن خود کند. بوتاکس همچنین در سی و هشتمین جشنواره فیلم تورین به عنوان بهترین فیلم انتخاب شد و کاوه مظاهری و سپینود ناجیان نیز جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کردند. با کاوه مظاهری کارگردان این اثر گفتگویی داريم كه در ادامه از نظرتان ميگذرد…
-سوسن پرور به عنوان یک بازیگر شناخته شده در آثار کمدی و کارهای کودک و نوجوان بود، چه ویژگیهایی در این بازیگر سراغ داشتید که او را برای اولین فیلم خودتان انتخاب کردید؟
*برای شخصیت اکرم در متن فیلمنامه خصوصیاتی را نوشته بودیم. این شخصیت بر اساس متن، خصوصیاتی را در چهرهاش، نحوه ایستادن و رفتارش داشت و از سوی دیگر این فیلم دارای تلفیق ژانر بود، یعنی هم کمدی سیاه را تا اندازهای داشت و در عین حال گاهی به سمت تراژدی میرفت و در برخی صحنهها نیز جنایی میشد و این تلفیق ژانر در رفتار کارکتر اکرم نیز وجود داشت و بنابراین رفتار او غیر قابل پیشبینی است. مثلا در یک صحنه کمدی، ممکن است او ناراحت باشد یا در یک صحنه تراژیک او ممکن است احمقانه و خندهدار رفتار کند و در لحظهای که انتظار نداریم ممکن است رفتاری مجرمانه و جنایتکارانه داشته باشد. با تلفیق همه این ویژگیها در کنار هم، ما به بازیگری نیاز داشتیم که علاوهبر شباهت مشخصات ظاهریاش به اکرم، باید از توانمندی لازم در بازیگری برخوردار میبود و میتوانست بین این ژانرها رفت و آمد کند. در مجموع اولین گزینهای که با مشورت چند تن از دوستانم به آن رسیدم، سوسن پرور بود و به گزینههای دیگر اصلا فکر نکردیم و قرار شد ابتدا صحبت کنیم و اگر به توافق نرسیدیم یا در تمرینها به نتیجه نرسیدیم، سراغ گزینههای دیگری برویم که خوشبختانه به توافق و نتیجه خوب در تمرینها رسیدیم.
-چقدر براي انتخاب بازيگران فيلم آزادي عمل داشتيد؟
*برای انتخاب بازیگر، ما کاملا آزادی عمل داشتیم چرا که این فیلم به لحاظ اجرایی، ساخت و موضوعاتی که برای پخش در نظر داشتیم، فیلم کاملا مستقلی بود و از این نظر آزاد بودیم که به موضوع فروش به معنی خاص آن خیلی فکر نکنیم. البته این مربوط به زمانی بود که کرونا هنوز نبود و بعد از آن که با مسئله کرونا مواجه شدیم به طور کلی فکر کردن به فروش فیلم هم خیلی نتیجه خاصی نداشت. به هر حال مستقل بودن فیلم هم دست ما را برای انتخاب بازیگران باز گذاشته بود و سوسن پرور انتخاب اول ما برای شخصیت اکرم بود که در تمرینها هم به نتیجه خوبی رسیدیم.
-به نظرتان ریسک این انتخاب چقدر بود و آیا به این انتخاب اطمینان داشتید؟
*من به انتخابم برای بازیگر شخصیت اکرم کاملا اطمینان داشتم به این دلیل که بسیار فکر کرده و بررسی کرده بودم با این حال این ریسک همیشه هست و حتی درباره بازیگران چهره و شناخته شده سینمای بدنه نیز این ریسک وجود دارد و ممکن است در جلسات تمرین به این نتیجه برسید که انتخاب خوبی بوده یا این که نتیجه لازم را نداشته است. به هر حال من به انتخاب سوسن پرور برای بازی در نقش اکرم اطمینان داشتم و از جلسه دوم تمرین نیز کاملا مطمئن شدم که انتخاب درستی کردهام اما برای خود خانم سوسن پرور پذیرش آن کمی طول کشید. خانم پرور برای اولین بار بود که نقش جدی و متفاوتی را در این فیلم بر عهده داشت و همچنین برای نخستینبار در نقش اول یک فیلم ظاهر شدند و پیش از این بیشتر در نقشهای مکمل ایفای نقش کرده بودند.
-بازیگران آثار شما تا چه اندازه در ایفای نقشها دستشان باز است و نظراتشان درباره دیالوگها و دیگر نکات فیلم توجه میکنید؟
*بر مبنای گفتههای خود بازیگران میگویم که دستشان کاملا باز است. به خصوص در تمرینها که بازیگران ایدههایشان را مطرح میکنند و بعد با همفکری روتوش میشود. به طور مثال کاراکتری که در این فیلم مهندس قارچ است، شخصیتپردازی او در فیلمنامه چیز دیگری بود و بعد بر مبنای ایده و اتود بازیگر آن آقای خانجانی، در تمرینهایی که داشتیم دوباره این کارکتر نوشته شد.
-آیا بوتاکس ادامه فیلم کوتاه روتوش است؟
*این چیزی است که منتقدان گفتهاند و در صلاحیت من نیست. من جزو فیلمسازان کوتاه خوششانسی هستم که فیلمهایم دیده شده و منتقدان آنها را مقایسه میکنند. به نظر خودم بوتاکس خیلی بیربط به روتوش نیست اما این که در ادامه هم ساخته شدهاند یا خیر را باید منتقدان بگویند.
-اینکه برخی منتقدان فیلم شما را شبیه فارگو دیدهاند و این فیلم هم از جمله آثار مورد علاقه شماست، چگونه اتفاق افتاده است؟ آیا به دلیل علاقه شما به این فیلم نیست که در فیلمتان شاید ناخودآگاه نشانههایی از این فیلم دیده شده است؟
*بله ممکن است. من به این موضوع اصلا فکر نکرده بودم اما بعد دیدم که واقعا شبیه است. به خصوص مجموعه سکانسی در فیلم بوتاکس هست که در دریاچه نمک اتفاق میافتد و این صحنهها بسیار شبیه به بخشهایی از فارگو است که در برف اتفاق میافتد. آن فیلم را خیلی دوست دارم و به نظرم ممکن است که در ناخودآگاه من چیزهایی بوده و این تاثیر را در نهایت به دنبال داشته است.
-تم فیلم بوتاکس به ماجرای قتل بابک خرمدین بسیار شباهت دارد که البته ماجرای او بعد از ساخت فیلم بوتاکس رخ داد و در سطح وسیعی رسانهای شد. به نظر خود شما شباهت موضوع فیلم بوتاکس به ماجرای بابک خرمدین چقدر به بیشتر دیده شدن این فیلم کمک کرده است؟
*فکر نمیکنم ماجرای بابک خرمدین در دیده شدن بوتاکس تاثیری داشته باشد. بابک از دوستان من بود ولی ماجرای او با وجود عجیب بودن و رسانهای شدن مثل خیلی از ماجراهای دیگر بعد از دو هفته بولد شدن، فراموش شد. با این حال ماجراهای شبیه به او بسیار زیاد است و تنها تعدادی از آنها رسانهای میشود. من و دوستانم به دلیل آن که کار مستند و تحقیقاتی هم انجام میدهیم با این موضوعات آشنا هستیم و در دادگاهها ماجراهای پیچیده و عجیب نظیر ماجرای بابک خرمدین بسیار زیاد است اما آن چه مسلم است این است که این خشونتها در جامعه هست و همه افراد جامعه نیز درکی از آن دارند. گاهی این ماجراها مثل قتل بابک خرمدین برای افراد جامعه غیرقابل هضم و گاهی هم کمی قابل لمستر است و بسیاری از افراد نظیر این اتفاقات و خشونتها را در اطراف خود میبینند یا میخوانند و بنابراین این سطح از خشونت برای بسیاری از مردم قابل لمس و قابل درک است.
-داستان فیلم بوتاکس چگونه شکل گرفت؟
*کاراکتری داشتم که این کاراکتر الهام گرفته از زندگی واقعی فردی بود که سالها او را میشناختم. شخصیت اکرم، معادلی در دنیای واقعی داشت و سعی کردم بر مبنای شخصیت او فیلمنامهای بنویسم. چندین بار اتود زدم و طرحهایی را نوشتم برای دو فیلم مستند که به نتیجه نرسید، یعنی در واقع خودم آن را به نتیجه نرساندم چون فکر کردم حق مطلب را ادا نکرده است. این کاراکتر که با او احساس نزدیکی میکردم و تجربه زیسته خودم بود، همینطور مانده بود و جا داشت متن درخوری برایش نوشته شود. یکی دو بار هم برای فیلمنامه فیلم بلند اتودهایی زده بودم و چیزهایی را نوشته بودم که دوست نداشتم و در نهایت برای این فیلمنامه به این فکر کردم که برگردم سراغ همان قصه و همان کاراکتر و بر مبنای آن قصهای بنویسم. برای پرداخت قصه فکر کردم اگر آن آدمی که میشناختم، به طور اتفاقی در موقعیتی قرار گیرد که بتواند تلافی کند بعدش چه میشود؟ به این فکر کردم اگر برادرش بمیرد، بعدش چه میشود و بعد فکر کردم قطعا او دلش برای برادرش تنگ میشود و حتما یادش میرود چنین کاری کرده است. زمانی که ته قصه را پیدا کردم شروع به نوشتن فیلمنامه کردم. فکر کردم در انتهای قصه دلتنگی او آنقدر میتواند ادامه یابد و قدرت پیدا کند که درنهایت برادر مرده او به خانه برگردد. در نهایت، این قصه و این کارکتر را تبدیل به فیلمنامه کردم که بخشی از آن را خودم نوشتم و بخش دیگری را به همراه سپینود ناجیان نوشتیم.
-این قصه که حالا ساخته شده است، همان چیزی است که فکر میکردید در همه این سالها باید بسازید؟
*هیچوقت آنطور که تصور میکنید نیست. همین الان اگر بخواهم دوباره آن را بسازم طور دیگری میسازم. به هر حال سینماست و این تصور واقع بینانهای نیست که فکر کنیم حتما آن چیزی که میخواهید و تصور میکنید بسازید. بهترین حالت این است که هفتاد درصد طبق آن چیزی که فکر میکنید، باشد و دربیاید. ایده اصلی من شخصیت اکرم بود و فکر میکنم این شخصیت خوب از آب درآمده است.
-انگیزه اکرم برای واکنشی که نسبت به خشونت کلامی و فیزیکی برادرش دارد، منطقی به نظر میرسد ولی واکنش آذر کمی دور از ذهن است. چرا آذر در نهایت دست به خشونتی غیر قابل پیش بینی میزند؟
*ما دو جور شخصیتپردازی در این فیلم داشتیم. یکی همین اکرم بود که روند زنجیرواری از اتفاقات برای او میافتد و در نهایت دست به کاری میزند که رفتار او منطقی و قابل درک است. اما درباره آذر شخصیتپردازی ما فرق داشت. آذر شخصیتی کنترلگر است و میخواهد همه قضایا را مدیریت کند و از طرفی شخصیتی جاهطلب دارد و برای رسیدن به یک موفقیت بزرگ در زندگیاش میخواهد مجیک ماشروم پرورش بدهد که کار خلافی است ولی او تصمیم میگیرد آن را انجام دهد. معمولا در فیلمنامه، خرده اتفاقات است که شخصیتها را از نقطه الف به نقطه ب میرساند اما در این فیلم ما برای شخصیت آذر جزییات و خرده اتفاقات داستان را حذف کردیم و فقط دو مورد را گذاشتیم. شاید دلیل تصمیمی که آذر میگیرد، این باشد که او احتمالا به این فکر کرده که برادری دارد که از بلندی افتاده و احتمالا فلج میشود و نمیتواند راه برود و بنابراین برای نگهداری از او زندگی آنها دچار مشکل میشود و ممکن است همین فکر باعث تصمیم نهایی او شود که از شر این برادر خلاص شود. درست مثل کسی که نزدیک دره افتاده است و با لگد آخر به ته دره پرت میشود. اینها بخش سفیدخوانی متن است که به عهده مخاطب و تماشاگر است که درباره آن فکر کند. نظیر شخصیت پردازی آذر در فیلمهای مدرنتر اتفاق میافتد. در فیلم بوتاکس شخصیت پردازیها به گونهای بود که انگار دو تا فیلم مختلف را با دو جور شخصیت پردازی مختلف و نحوه روایت مختلف کنار هم بگذارید.
-چه حسي پيش از شروع كار داشتيد؟
*این فیلم علاوه بر انتخاب بازیگر، ریسکهای بسیار زیادی در نوشتن فیلمنامه و کارگردانی هم داشت و دوست داشتم ریسک آن کامل باشد و برای همین سعی کردیم در خیلی چیزها ریسک کنیم که یکی از آنها همین بود که ۲ شخصیت متفاوت را کنار هم بگذاریم که برای برخی از مخاطبان قابل قبول است چون در این جنس شخصیت پردازی، سفیدخوانی متن بیشتر است و تماشاچی تجربه زیسته خود و تخیل خود را همراه میکند و به نتیجه خود میرسد و برای برخی دیگر از مخاطبان هم قابل قبول نیست. درک هر مخاطب و تماشاگری از این فیلم متفاوت است. حتی اگر دو مخاطب با این شخصیتها همذاتپنداری کنند، ممکن است از دو روش مختلف این همذاتپنداری صورت بگیرد و لابهلای این اتفاقات را با چیزهای مختلفی در ذهن خودشان پر کنند. برای همین است که برخی مخاطبان میپذیرند و برخی برایشان کافی نیست. این توضیح کاری است که ما کردیم و این که در فیلم درآمده یا نه به عهده تماشاگر است.
-درباره پایانبندی فیلم بگویید که چرا در حالتی میان واقعیت و خیال یا شاید دنیای پس از مرگ میگذرد و تماشاگر را به حال خود میگذارد؟
*قطعیتی را در پایان فیلم گذاشتهایم. به هر حال اکرم شیر گاز را باز میگذارد و احتمالا آنها میمیرند و صحنههای آخر انگار دنیای پس از مرگ از ذهن اکرم است که رویای خیلی پیچیدهای هم نیست که حالت بهشتی، فرازمینی و فرا واقعی داشته باشد. اندکی حالت مجیک و جادویی دارد که از جنس جادوی فیلم هری پاتر نیست. حالت مجیکال و جادویی آن در اندازه ذهن اکرم است و همین اندازه میتواند مجیک فکر کند که در نهایت همه دوباره کنار هم باشند و ماشین را هل بدهند. پایان فیلم را به این شکل گذاشتیم چون دوست نداشتم که تماشاگر فکر کند آنها مردند و تمام شد. سعی کردیم در فیلم، مرزی را حفظ کنیم که تماشاچی پایش خیلی روی زمین نباشد، از زمین فاصله داشته باشد و فکر کند که در فضایی متوهم سیر میکند.
-اکران بوتاکس راضیکننده بود؟
*از اکران بوتاکس راضی بودم چون هدفم این بود که فیلم دیده شود و خوشبختانه خیلی خوب و حتی بیشتر از چیزی که من فکر میکردم، دیده شد. در تبلیغات هم سعی کردیم که کم نگذاریم. فکر میکنم در این شرایط شیوع کرونا و وضعیت عجیبی که سینما را زمین زده است، بوتاکس به اندازه لازم دیده شد و خوشبختانه این فیلم هم در خارج از ایران و هم به شکل محدود در ایران فروش داشت و در مجموع سرمایه ما را بازگرداند.
-بازخوردهایی که از بوتاکس دریافت کردهاید چطور بوده است؟
*بوتاکس فیلم تماشاچی عام نیست. برای مثال در همین فیلیمو که انبوه تماشاچیان آن بیشتر سلیقه سرگرمی پسند دارند، این فیلم مورد پسند بسیاری از آنها نیست و برای مخاطبانی با سلیقه خاصتر است. بازخوردهایی که از جماعت همکاران سینمایی گرفتم بسیار مثبت است. این فیلم همچنین بازخورد مثبتی را از سوی مخاطبان جدی سینما که فیلمهای متفاوت را دوست دارند و همچنین منتقدان و دوستان سینمایی به همراه داشت. شاید بتوان گفت فیلم بوتاکس، حدود سی تا چهل درصد از تماشاگران عام سینما را نیز راضی کرده است و بنابراین به طور کلی ارزیابی من از مخاطبی که برای این فیلم تعریف کرده بودم، ارزیابی درستی بود و این فیلم توانست مخاطبان خودش را بیشتر از تصوری که داشتم راضی کند.
-اولین فیلم شما در گروه هنروتجربه به نمایش درآمد که مخاطبان خاص خود را دارد و البته با استقبال خوبی هم روبهرو شده است. آیا در پروسه فیلمسازی خود در آینده، ساخت فیلمهایی برای سینمای بدنه و جذب مخاطبان بیشتر برای آثارتان را در نظر دارید یا همچنان ترجیح میدهید علایق خود را برای مخاطبان خاص و محدود به تصویر بکشید؟
*در حال حاضر درگیر کارهای اولیه برای تولید فیلم جدیدم هستم و برنامهام این است که از بازیگران چهره و شناخته شده برای این فیلم استفاده کنم. فیلم جدید من ریتم تندتری خواهد داشت و تماشاگر را درگیر خود میکند اما فضای فکری فیلم متفاوت از قبل نیست. فیلمنامهای را با اسم موقت خداحافظ گلابیها نوشتهام که احتمال زیاد اسم آن تغییر خواهد کرد و رگههایی از کمدی را در خود دارد.
-بازیگران فیلم جدیدتان را از میان بازیگران چهره و شناخته شده انتخاب میکنید یا از بازیگران تئاتری در نقشهای متفاوت باز هم بهره میگیرید؟
*کار جدید من ترکیبی از بازیگران تئاتری و بازیگران چهره و شناخته شده خواهد بود. بازیگران خیلی خوبی داریم که بسیار توانمندند به طور مثال مهران غفوریان در کارهای جدید توانمندی بسیاری از خود نشان داده است که تا پیش از این مخاطب ندیده بود و از این دست بازیگران بسیار زیاد داریم که در نقشهای متفاوت باز هم خیلی خوب دیده میشوند.