محمد حسينزاده
خوشبختانه اين روزها شاهد آن هستيم كه مخاطبان آثار هنري به سمت سريالها و فيلمهاي اجتماعي با موضوعات متفاوت روي آوردهاند و ديگر اينطور نيست كه فقط و فقط آثار كمدي موردتوجه مردم قرار بگيرد. اين روزها زخمكاري، يكي از شاخصترين آثاري است كه در شبكه نمايش خانگي در حال پخش است و ركوردهاي متعددي را در زمينه جذب مخاطب جابجا كرده است. اما فارغ از موضوع متفاوت، نكته قابلتوجه درباره اين سريال بازي درخشان بازيگرانش ميباشد. در اين بين تقابل منصوره (هانيه توسلي) و سميرا (رعنا آزاديور) از ديدنيترين بخشهاي زخمكاري بوده، تقابل ۲ كاراكتر عجيب و در عين حال پررمزوراز با بازي درخشان هانيه توسلي و رعنا آزاديور بر زيباييهاي آن افزوده است.
ورود به بازيگري و شهرت تدريجي
هانیه توسلی متولد ۱۷ خرداد ۱۳۵۸ در شهر همدان است. او فارغالتحصیل رشته ادبیات فیلمنامهنویسی از دانشگاه آزاد تهران ميباشد. از سنین نوجوانی وارد گروه تئاتری در همدان شد و در سال ۱۳۷۸ وقتی که ۲۰ ساله بود در دانشگاه آزاد تهران قبول شد و یکسال بعد هم کارش را با دستیاری کارگردان در فیلم آخر بازی در سال ۷۹ شروع کرد. وقتی نمایش پدر دوستداشتنی، با بازی هانیه توسلي در یکی از جشنوارههای تئاتر، در تبریز روی صحنه رفت در آنجا نصرالله قادری به عنوان داور حضور داشت و هانیه توسلی را برای بازی در نمایش پدر انتخاب کرد. یک سال بعد از آن اتفاق هم در فیلم کوتاه روی جاده نمناک (مهدی کرمپور) و سریال غریبه (جواد اردکانی) بازی کرد و سرانجام هم با شام آخر، وارد عرصه حرفهای سینما شد. البته شايد جالب باشد بدانيد كه او در سال ۸۱ تنديس بهترين بازيگر زن را براي فيلم شبهاي روشن از جشن خانه سينما دريافت كرد ولي محبوبيت او از سريالهاي وفا و ميوه ممنوعه، آغاز شد. خصوصا ميوه ممنوعه، كه نقشي خاص براي او داشت و هنوزهم در خاطر علاقمندان به اين بازيگر مانده است.
نقشهاي مشابه ولي غيرتكراري
در مورد كارنامه هانيه توسلي يك نكته جالب و عجيب وجود دارد. او بعد از ميوه ممنوعه كه به نوعي نقش يك زن اغواگر را بازي كرد، سالها بعد در فيلم سينمايي زندگي خصوصي، اين نقش را تكرار كرد ولي با بازي كاملا متفاوت و در نهايت با سريالهاي گيسو و زخمكاري، بار ديگر اين نقش را در قالبي جديد نشان داد تا به عنوان يك بازيگر شاخص و مستعد نشان دهد ميتوان يك نقش تكراري را به شيوههاي مختلف بازي كرد.
تجربيات درخشان در شبكه خانگي
شايد بد نباشد بدانيد كه هانيه توسلي يك چهره باتجربه در شبكه نمايش خانگي به شمار ميرود. در حالي كه بسياري از ستارگان سينما، تلويزيون و تئاتر در دوسه سال اخير راهي شبكه خانگي شدهاند، ولي هانيه توسلي تجربهاي طولاني در اين مديوم دارد. او حدود ۱۰ سال پيش در فصل سوم قلب يخي بازي كرد. بعد از آن در شاهگوش و ابله نيز حضوري متفاوت داشت و نشان داد كه قابليتهاي فراواني در آثار كمدي دارد و در نهايت سريالهاي گيسو و زخمكاري تازهترين آثار او در شبكه نمايش خانگي هستند.
ستاره تئاتر، سينما، تلويزيون و…
هانيه توسلي از جمله بازيگراني است كه هرگز خود را محدود به يك مديوم خاص نكرده است. درواقع شايد يكي از اسرار درخشش او همين باشد كه در مديومهاي مختلف كار كرده و اتفاقا در همه آنها هم موفق بوده است. او كه علاقمند به عکاسی و نقاشی نيز ميباشد، سريالهاي شاخصي چون وفا، ميوه ممنوعه و شمسالعماره را در تلويزيون داشته، فيلمهاي سينمايي مطرحي چون عصر جمعه، شبهاي روشن، شام آخر، عصر روز دهم، جهان با من برقص، زندگي خصوصي و سوءتفاهم را داشته و براي فيلم دهليز موفق شده تا سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن را كسب كند. در عين حال كه در شبكه خانگي هم سريالهاي موفقي داشته، در چند فيلم كوتاه نيز ايفاي نقش كرده و نمايشهايي چون پروفسور بوبوس، آمديم نبوديد رفتيم، قرار، خشم و هياهو و… را در كارنامه بازيگرياش ثبت كرده است.
زخمكاري و داستاني درباره طمع
هانيه توسلي كه اين روزها با زخمكاري درخششي دوباره از خود نشان داده درباره اين سريال ميگويد: این سریال درباره طمع است. طمع چیزی است که ما امروز در زندگی همهمان در جامعه و در کل دنیا میبینیم، مصرفگرایی دیگر ته ندارد. دیدید قدیمیها میگویند که قدیمها چقدر بهتر بود، به دلیل اینکه طمع اینقدر حاکم بر روح و روان ما نبود، شبکههای اجتماعی و اطلاعات زیاد باعث شده که بشر دائما بیشتر و بیشتر بخواهد!
اعتراض خانم بازيگر به سانسور
سانسور برخي از سكانسها و البته توقف پخش يكي از قسمتهاي سريال براي چند روز باعث ابجاد حواشي زيادي شد. در اين بين هانیه توسلی به شدت به اين سانسورها اعتراض داشت و درباره آنها گفت: تمام سکانسهای من تکهتکه شد، برخی عکسالعملها در سکانسها عجیب است چون جاهایی من میخندم و سوال است برای مخاطب که چرا خندید؟ چون برخی قسمتها حذف شده است. قسمتهایی درآمده که بازی ما هم آسیب دیده است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردم همهچیز را میدانند و میبینند، حتی در فیلمهایی که خودشان در اینستاگرام منتشر میکنند خشونت یک قمهکشی را نشان میدهند. ما با مشکلات وحشتناکی درگیریم و فکر نمیکنم سانسور راهحل ترویج خشونت و یا هر چیز دیگری باشد. چیزی که ما اجازه داریم در سریالهایمان نشان دهیم یکصدم چیزی است که در جامعه میبینیم، در صورتی که هر چه آدم به واقعیت نزدیکتر شود میتواند کاربرد و اثر بهتری داشته باشد، چون ما الان داریم راجع به آدمهایی قصه تعریف میکنیم که همه آنها به لحاظ اخلاقی مشکلاتی دارند و حالا باید ببینیم که تبعات آن چه میشود.
از مارمولك تا زخمكاري با سروصدا
رعنا آزاديور كه متولد سال ۱۳۶۲ ميباشد كار هنري خود را با بازي در فيلم سينمايي مارمولك آغاز كرد، فيلمي جنجالي و پرسروصدا كه براي شروع بازيگري يك جوان تازهكار موثر بود و جالب است كه حالا ۱۸ سال بعد سريال زخمكاري از او در حال پخش است كه يك كار جنجالي و پرسروصداي ديگر است. البته اين دو اثر تنها آثار جنجالي آزاديور نيستند. او سال ۸۵ برای نخستین بار با بازی در فیلم پارکوی ساخته فریدون جیرانی، نقش اول یک فیلم سینمایی را تجربه کرد كه فيلمي در ژانر وحشت بود و حواشي متعددي داشت. همچنين در فیلم تحسینشده درباره الی ساخته اصغر فرهادی هم نقش مهمي داشت كه حتي براي آن كانديد دريافت جايزه از جشن سينماي ايران شد. در سال ۹۳ نقش اصلی فیلم خانه دختر به کارگردانی شهرام شاهحسینی را ایفا کرد، فیلمی که پس از اکران در جشنواره فیلم فجر به دلیل موضوع حساسش با حواشی فراوانی روبرو و در نهایت پس از گذشت ۳ سال توقيف، با حذف بخشهایی از داستان در سال ۹۶ به صورت محدود در سینماها اکران شد. حالا او در زخمكاري نقش زني ترسناك را بازي ميكند كه در عين قدرتمند بودن، لايههاي مخفيانه زيادي را در شخصيتش دارد.
بازي در نقش ليدي مكبث…!
لیدی مکبث؛ را شاید بتوان یکی از پیچیدهترین کاراکترهای نمایشی در تاریخ ادبیات دراماتیک به شمار آورد که به تبع آن ایفای این نقش میتواند برای بازیگران چالشبرانگیز باشد و اگر خوب از آب درآید به شاهنقش کارنامه هنری آن بازیگر زن بدل شود. سمیرا در سریال زخمکاری، مطابقتی علنی و بیواسطه با کاراکتر لیدی مکبث شکسپیر دارد. لیدی مکبث بر طبق کهنالگوها در طبقهبندی زن جنگجو و البته در بال منفی این کهنالگو قرار میگیرد که به بدخواهی، توطئهچینی و کینهتوزی در راه دستیابی به آمال و آرزوهای او گره خورده است. اصلیترین ویژگی این کاراکتر جاهطلبی بیمارگونه اوست که کاراکترش را به بیرحمی، خونخواری و خشونت سوق میدهد. در تراژدی مکبث این لیدی مکبث است که مکبث را به کشتنِ دانکن تحریک میکند و اوست که باعث میشود مکبث رفتهرفته به شخصیتی بدطینت و شیطانصفت بدل شود. لیدی مکبث نشانهاي از چندین اختلال روانپزشکی را بروز میدهد که همین ویژگی شخصیتی منجر میشود ایفای نقش او به چالشی دشوار برای بازیگران زن تبدیل شود. وجوه بارزی از درونیات شیطانی کاراکتر لیدی مکبث در این اقتباسِ ایرانیزهشده از اثر نیز دیده میشود. درواقع رماننویس با تسلط بر تراژدی شکسپیر موفق شده نسخه ایرانی شستهرفتهای را با درنظرگرفتن موقعیت جغرافیایی و فرهنگی داستان و کاراکترهایش ارائه دهد. سمیرا (با بازی درخشان رعنا آزادیور) تصویر بینقصی از شیطان است که روی زمین آمده، به جلد مالک (جواد عزتی) میرود و او را به هر سمت و سویی که بخواهد میکشاند، دستش را به خون میآلاید و مقدمات نگونبختی او را فراهم میآورد.
سميرا يا همسر ناصرالدين شاه!؟
رعنا آزاديور تجربه حضور در شبکه نمایش خانگی پيش از زخمكاري نداشت و حالا با درخشش در نقش سميرا در اين سريال، به صورت همزمان مشغول بازي در سريال جيران به كارگرداني حسن فتحي است كه قرار است از چندي ديگر پخش آن نيز آغاز شود. سريالي تاريخي درباره مقطعي از زندگي ناصرالدين شاه… رعنا آزادیور در این سریال نقش تاجالدوله، نخستین همسر عقدی ناصرالدین شاه را برعهده دارد.
ازدواج بيسروصدا و دوري از حواشي
يكي از مهمترين نكات درباره رعنا آزاديور اين است كه او همواره از حواشي دور بوده و با اينكه فيلمهاي جنجالي زيادي را در سينما كار كرده ولي شخصا همواره از حواشي و شايعات دوري كرده است. آبان سال گذشته بود که خبر ازدواج رعنا آزادیور و مهدی پاکدل توسط عاطفه رضوي (همسر حسين پاكدل) منتشر شد ولي جالب است كه اين زوج هرگز وارد حواشي مرسوم اين خبر نشدند و سعي كردند زندگي آرام خود را درگير حواشي نكنند. آنها حتي با دوري از هرگونه مصاحبه و حاشيهسازي، اجازه ندادند كه حواشي موجود از ازدواج قبلي مهدي پاكدل با بهنوش طباطبايي و طلاقشان، كوچكترين تاثيري روي زندگي جديدشان بگذارد.