محمد حسينزاده
به مناسبت روز ملی سینما و در ادامه سلسله نشستهای تاریخ شفاهی، موزه سینمای ایران طی یک هفته هر روز گفتگوی تفضیلی با یکی از عوامل تاثیرگذار سینمای ایران را منتشر می کند. روز گذشته و در آستانه زادروز جلالالدين معيريان، از پیشکسوتان و چهرههای ماندگار و نامدار چهرهپرداری سینمای ایران، صحبتهاي جذابي از اين استاد ارجمند منتشر شده است.
استاد جلالالدین معیریان با بیان اینکه در یوسف آباد تهران به دنیا آمده است، گفت: از طریق یکی از معلمهایم آقای اسلامیان به سمت نقاشی گرایش پیدا کردم. در نوجوانی با مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان همکلاس بودیم و حتی خانه ما به خانه آقای کیمیایی نزدیک بود و در محوطه بیرونی خانه ایشان تئاتر اجرا میکردیم.
وی با اشاره به اهمیت گریم در سینما ادامه داد: من تاکید دارم گریم هنر است زیرا این حرفه بر پایههای نقاشی، مجسمهسازی و آرایش استوار است. دراین هنر با اتکا به علوم روانشناسی، مردم شناسی، فیزیک، شیمی، تاریخ عمومی، جغرافیای جهانی، آگاهی به سینما و… میتوان در راستای ایجاد زیبایی و شخصیتشناسی گام برداشت. به شکل خاص به عنوان گریمور برای یک مجموعه اولین بار در سلطان صاحبقران کار کردم. زندهیاد علی حاتمی گریموری به نام آقای لالهزاری داشت که تستها را او انجام میداد اما به دلایلی یک دفعه مجبور به ترک پروژه شد و مرحوم حاتمی که از قبل من را میشناخت دعوت کرد تا با او همکاری کنم. در دانشگاه هنرهای دراماتیک رشته گریم خوانده بودم و میدانستم گریم علاوه بر ذوق، استعداد و خلاقیت به چه چیزهایی نیاز دارد. وقتی دیدم سلطان صاحبقران، ماجرای ناصرالدین شاه است کتابهای زیادی در زمینه تاریخ و ناصرالدین شاه خواندم. آنقدر وارد جزئیات شدم که در یکی از کتابها خواندم ناصرالدین شاه یک خال گوشتی بزرگ در کنار گوشش داشته است بر همین اساس در روی صورت جمشید مشایخی در این فیلم خال را گذاشتم. علی حاتمی از من پرسید که چرا این خال را گذاشتی و من برای او توضیح دادم در کتابها چنین چیزی روایت شده است. علی حاتمی در پاسخ به من گفت ما باید سعی کنیم در فیلمها تاریخ را زیباتر به نمایش درآوریم و ناهنجاری که ممکن است توجه مخاطب را به خود جلب کند را استفاده نکنیم. اگر هم این خال را روی صورت ناصرالدین شاه نگذاری هیچ فردی نمیگوید که آن را نگذاشتید. زندهیاد علی حاتمی معتقد بود ما هنر کلاسک را دنبال کنیم و رئال کار نکنیم و بر همین اساس شخصیتها را مطلوب نشان دهیم، انسانها طالب زیبایی هستند و ما باید تاریخ را زیباتر نشان دهیم. به همین دلیل نقش مهد علیا که زشت بود را او تاکید داشت همسرش بازی کند و چهرهشان به زیباترین وجه ساخته شود. حاتمی میگفت ناصرالدین شاه مشایخی آن زمان است نمیخواهم او زشت باشد بلکه میخواهم تاریخ را زیبا نشان دهم. حتی در مورد شخصیتهای منفی نیز میگفت سعی نکن به خاطر منفی بودنشان رد چاقو در صورتش باشد زیرا بسیاری از منفیها چهره خوبی دارند اما منفی هستند. علی حاتمی درباره من و عبدالله اسکندری میگفت در چهرهپردازی جلالالدین معیریان نگاه هنری و عبدالله اسکندری نگاه صنعتی دارد. او میگفت عبدالله اسکندری و جلالالدین معیریان شمس و مولانا هستند و هردو کار یکدیگر را تایید میکنند. من و عبدالله اسکندری دو دوست خیلی خوب درکنار هم اما با دیدگاه متفاوت بودیم.
استاد معیریان در بخش ديگري از اين گفتگو با بیان اینکه بعد از انقلاب شروع به فعالیتهای سینمایی کرده است، خاطرنشان کرد: فیلمهای آقای هیروکلیف، هر سه نفرشان، زندهباد، پرواز به سوی مینو فیلمهایی بود که در ابتدای فعالیتم در سینما کار کردم که ادامه پیدا کرد تا به فیلمهای علی حاتمی و سرب ساخته مسعود کیمیایی رسیدم.
معیریان با اشاره به حضورش به عنوان گریموردر میرزا کوچکخان توضیح داد: در میرزا کوچکخان برای نقش میرزا در ابتدا داریوش ارجمند درنظر گرفته شده بود و حتی تست گریم هم بر روی صورت او انجام شده بود و ناصر تقوایی سلیقه خاص خودش را داشت. با تغییراتی که در کارگردانی داده شد بحث این بود که آیا میرزا کوچکخان را همچنان داریوش ارجمند که تست شده و لنز برایش گذاشته شده، بازی کند یا او را عوض کنند. در جلساتی که در اتاق گریم بود من به آنها گفتم تست گریم بر روی صورت داریوش ارجمند جواب داده است و برای این نقش مناسب است اما بهروز افخمی گفت به نظر من علیرضا مجلل که خود از خانواده میرزا کوچکخان است برای این نقش بهتر است. کاری که در کوچک جنگلی برای شخصیتها انجام دادم با توجه به مسائل پیش آمده، نهایت دقت در شخصیتپردازیها شد.
وی با اشاره به همکاری خود با خسرو سینایی نیز گفت: زندهیاد خسرو سینایی از جمله کارگردانهایی است که سینما را خوب میشناسد و با عوامل به خوبی ارتباط برقرار میکند. در فیلم هیولای درون، ما در دماوند بودیم که برف و سرمای کشنده و خطر حمله گرگ وجود داشت و در شرایط سختی کار کردیم. آقای سینایی توضیح دقیقی درباره شخصیتهای فیلم دادند و من گفتم شخصیت اصلی باید مانند مجسمهای باشد که ترک میخورد، خرد میشود و میریزد. در آن شرایط با امکانات محدود فکر کردم که برای خوب درآوردن گریم شخصیتها چیکار کنیم. در نهایت ترکها با نظر خود خسرو سینایی با ترفندهای گریم و رنگ ایجاد شد.
استاد جلالالدين معیریان درباره همکاری خود با محمد بزرگنیا توضیح داد: به دلیل دوستی دیرینه و علاقهای که به بزرگنیا دارم به دلیل باسواد بودن او کارش را در فیلم طوفان، بر عهده گرفتم . گریمهایی که برای شخصیتها در این فیلم انجام شده بود در زمان خودش قابل توجه است زیرا شخصیتها در آب بودند و باید طوری گریم میشدند که گریم آنها پاک نشود اما به نظر خودم زحمت گریم در آن فیلم آنقدر نبود که منجر به دریافت جایزه شود. در مورد فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی خودم را شایسته دریافت جایزه میدانستم اما برای فیلمهای غزال و طوفان دور از ذهنم بود اما فیلم اوینار حتما باید جایزه میگرفت زیرا این فیلم در تاریخ سینما و همچنین تاریخ گریم خودم حرف اول را میزند. برای اوینار فکر و ترفندهای زیادی در پشت گریم آن وجود داشت و بر روی گریم تکتک شخصیتهای فیلم کار شده است اما در روز واقعه تعداد بازیگرانی که باید تست گریم میشدند ۱۰ برابر اوینار است اما از نظر من گریم اوینار با روز واقعه قابل مقایسه نیست.
معیریان با بیان اینکه بهمن فرمانآرا کارگردان قوی و باسواد کشور است، بیان داشت: در فیلم خانهای روی آب، رضا کیانیان به دستور بهمن فرمانآرا خودش را چاق کرده بود و من هیچ نقشی در اینکه ایشان را چاق ارائه بدهم نداشتم و تنها در جزئیات کوچک و سفیدی موی سر دخیل بودم.
وی در پایان بیان داشت: من عاشق رشته گریم هستم و زندگیام را برای اینکار گذاشتم. دوره ازدواج، نامزدی و بچهدار شدن را به خوبی ندیدم زیرا دائم سر فیلم بودم. تولد بچه اولم را ندیدم زیرا در یزد بودم، تولد بچه دومم سر گریم فیلم دیگری بودم و بچه سومم سر فیلم میرزا کوچکخان بودم اما در همه این روزها در کنار هنر چهرهپردازی بودم و تعصب بسیاری روی این حرفه دارم و با عشق کار میکنم.
گفتنی است این گفتگو به سفارش موزه سینمای ایران توسط آقایان جواد طوسی و غلام حیدری در سال ۱۳۸۶ ضبط شده است و برای اولین بار همزمان با زادروز جلالالدین معیریان منتشر شده است. موزه سینمای ایران به عنوان مجموعهای فرهنگی و تاریخی که راوی سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف میداند نظرات و دیدگاههای سینماگران باتجربه و پیشکسوت را جمعآوری کرده تا نسلهای آینده با نگاه و مسیر زندگی حرفهای و نحوه خلق و شکلگیری آثار هنرمندان و صاحبنظران هنر سینما آشنا شوند.