شب گذشته و در شصت و هفتمین برنامه کافه آپارات، فریدون جیرانی میزبان حسین سهیلیزاده و رحمان سیفیآزاد کارگردان و تهیهکننده سریال ملکه گدایان بود که درباره این سریال صحبت کردند. اين سريال كه چندروز پيش به پايان رسيد يكي از سريالهاي پرمخاطب و موفق شبكه خانگي بود كه ستارگان زيادي در آن حضور داشتند.
در این برنامه حسين سهیلیزاده در پاسخ به پرسش جیرانی که دیگر به تلویزیون برنمیگردد؟ گفت: هیچکس از آینده خبر ندارد. کار من کارگردانی است و فرقی نمیکند در کجا کار کنم. هر جا که بتوانم اثر بهتری ارائه کنم و فضا مناسب باشد کار میکنم.
سهیلیزاده با اشاره به تفاوت تلویزیون و نمایش خانگی گفت: واقعیت این است که تلویزیون در دهه ۸۰ یک دوران طلایی را تجربه کرد. اینکه ما در کارگردانی توانستیم رشد کنیم خیلی مدیون تلویزیون و اعتمادی که در دهه ۸۰ مدیران به ما کردند هستیم. آن موقع هم نیاز مصلحتی در تلویزیون برای طرح مضامین مختلف بود اما چارچوبها با امروز متفاوت بود. ضمن اینکه مسائل مالی و مشکلات ناشی از آن باعث شده است امروز تلویزیون از دوران خوبش فاصله بگیرد.
وی درباره شکلگیری قصه ملکه گدایان گفت: من پیش از ملکه گدایان، سریال آوای باران را برای تلویزیون ساخته بودم که موضوعش درباره کودکان کار بود. احساس کردم بعد از ۷ سال نیاز هست که بازهم برگردیم به کودکان کار و یک کار دیگر برای آنها انجام دهیم. وقتی که مشغول ساخت سریال مانکن، بودیم یک ایدهای را برای دستیارم امین محمودی که فیلمنامهنویسی هم میکند تعریف کردم و به او گفتم که دوست دارم درباره کودکان کار و اعتیاد یک کار جدید و متفاوت بسازم. من در ذهنم یک قصهای داشتم ولی وقتی که به نگارش درآمد و آن چیزی که امروز در قالب سریال ملکه گدایان میبینید خیلی متفاوت تر از قصه من است. ما در آوای باران بحث اعتیاد را نداشتیم و برای همین از لحاظ موضوعی با آن سریال تفاوتهایی دارد. ما باید فرق قائل باشیم بین کودک کار و کودک بزهکار. هر چند که کودک بزهکار هم مجبور است به خاطر شرایط در چنین موقعیتی باشد اما ما سعی کردیم به نحوی در سریال این تفاوت را توضیح بدهیم و بگوییم که کودکان نباید کار کنند و وظیفه کودکان شادی و تحصیل است. برای انتخاب بازیگران دو گروه بازیگر باید انتخاب میکردیم. اول بازیگران حرفهای که بالاخره بعد از مطرح کردن چند گزینه با یکی از آنها به توافق میرسیدیم. مرحله دوم که خیلی سخت بود انتخاب بازیگران کودک بود. چون هیچ مابهازايي ندارد و باید خیلی به دنبال آن میگشتیم. برای نقش افرا، باران کوثری انتخاب دوم ما بود که البته خیلی خوشحالم که این نقش را پذیرفت چرا که خیلی خوب از پس نقش برآمد.
وی در پایان درباره ممیزیهای این سریال گفت: ممیزیها لطمهای به کلیت کار ما نزد. شاید در حد چند دیالوگ دچار ممیزی شده باشیم ولی در کل فضا برای انتشار سریال مناسب بود.
رحمان سیفیآزاد، تهیهکننده سریال ملکه گدایان نیز در این برنامه با اشاره به تفاوت تلویزیون و نمایش خانگی گفت: فرق تلویزیون و نمایش خانگی در مدل مخاطب آن است. در نمایش خانگی ما با یک مخاطب مشخصی طرف هستیم که آمار آن از طریق پلتفرمها قابل ارزیابی است. ولی در تلویزیون آمار مخاطبان به صورت رندمی است و خیلی نمیتوان گستردگی آن را مورد سنجش قرار داد.
این مدیر سابق تلویزیون درباره رویکرد محتوایی نمایش خانگی و تفاوت آن با تلویزیون گفت: در فضاسازی و داستانها بین تلویزیون و نمایش خانگی تفاوت وجود دارد. فضای نمایش خانگی بیشتر مخاطب محور است و همواره در جهت جذب مخاطب بیشتر و راضی نگه داشتن آن حرکت میکند. این موضوع در تلویزیون بوده است ولی در بسیاری از مواقع جنس موضوعات و نیاز به تعریف کردن برخی موضوعات از نیاز مخاطب ارجحیت بیشتری دارد. گاهی نیاز مصلحتی برای مطرح کردن برخی مضامین و موضوعات وزنه بیشتری نسبت به جذب مخاطب داشت. تلویزیون می تواند به دوران اوج خودش بازگردد به شرطی که بتواند تغییر نگرش در نوع داستانپردازی داشته باشد. واقعیت این است که رقابت میان نمایش خانگی و تلویزیون در زمینه اقتصادی به حدی رسیده است که بعید است تلویزیون بتواند از ستارهها و چهرههای مطرح برای سریالهایش بهره ببرد و تنها مزیتی که در حال حاضر میتواند با تکیه بر آن پیش برود تغییر در نگرش و ساختار قصهها است. در تمام تلویزیونهای دولتی دنیا هم وضعیت به همین شکل است. ستارهها کمتر در تلویزیونهای دولتی حضور دارند و بیشتر پلتفرمهای نمایش خانگی هستند که به سراغ ستارهها میروند. اما این به معنی بنبست برای تلویزیون نیست و میتواند همانند دهه ۸۰ که آثار بیشمار و درخشانی تولید شد باز هم تولید کند و به سراغ مضامین و قصههایی برود که مخاطب دوست دارد. ما در دهه ۸۰ قصههای ماورایی را در تلویزیون تجربه کردیم که در دوران پس از انقلاب تا آن موقع تجربه نشده بود. بچههایی که در دهه ۸۰ به دنیا آمدند امروز بین ۱۵ تا ۲۰ سال سن دارند و تقریبا در تلویزیون هیچگونه سریال و موضوعی برای آنها و ذائقه آنها ساخته نمیشود.
رحمان سیفی آزاد درباره پیوستنش به سریال ملکه گدایان گفت: من بعد از اینکه شرکت نبراس پیکچرز تصمیم گرفت این سریال را با یک طرح ۲۰ صفحهای بسازد به این گروه و به دعوت آقای سهیلیزاده ملحق شدم. بعد از اینکه طرح اصلی چند باری بازنویسی شد قسمت به قسمت فیلمنامه نوشته میشد و نظرات تهیهكنندگان و کارگردان گرفته میشد و در نهایت به یک جمعبندی نهایی رسیدیم که همین چکشکاریها باعث شد که حتی در مراحل مجوز هم با مشکلی روبرو نباشیم.
وی با اشاره به اعتراض برخی از NGOها نسبت به موضوع سریال و اینکه به کودکان کار توهین شده است گفت: واقعیت این است که ما هیچوقت قصد چنین کاری را نداشتیم و در طول داستان هم به این موضوعات با وسواس بسیاری سعی کردیم دقت کنیم. اما برای اینکه نسبت به مطالبات این انجمنها پاسخی بدهیم مستندهای یک دقیقهای با هماهنگی آقای سهیلیزاده تولید کردیم که ابتدای هر قسمت پخش میشد و درباره موضوعات مختلف و مشکلات کودکان کار صحبت کردیم.
وی با بیان اینکه شبکه نمایش خانگی باید مواظب باشد به ورطه تکرار نیفتد گفت: یکی از مسائل آسیبشناسی که باید در مورد نمایش خانگی مطرح کرد این است که به دلیل تولید انبوه و رقابت برای جذب مخاطب کمکم شاهد هستیم که عناصر اصلی سریالها به هم نزدیک شده است و انگار به خاطر ریسک کمتر سراغ مولفههای امتحان پس داده شده میروند که این میتواند در آینده برای نمایش خانگی آسیبزا باشد. متاسفانه از نیروی انسانی به درستی استفاده نمیکنیم. این اتفاق در مقطعی در تلویزیون افتاد و ضربهاش را دید و الان این اتفاق در نمایش خانگی در حال رخ دادن است و باید تا دیر نشده فکر چاره کرد.