محمد حسينزاده
بدون شك ميتوانيم نام ايرج طهماسب را به عنوان برترين سازنده برنامههاي عروسكي قلمداد كنيم و يا حداقل نام او و مرضيه برومند را در صدر اين ليست قرار دهيم. به واقع او از ابتدای فعالیتش، با عروسک نفس کشیده و دنیای بدون عروسکها برایش بیمعناست. کارنامهاش را که بنگریم یکی از حیطههای اصلی فعالیتش عروسکگردانی بوده و در کنار این عرصه به بازیگری، نویسندگی و کارگردانی در سینما و تلویزیون هم بیتوجه نبوده است. او سالها با برنامه كلاهقرمزي مخاطبان زيادي را جذب تلويزيون كرده بود و حالا كه تلويزيون چندسالي هست از نعمت داشتن او و برنامهاش محروم شده، طهماسب مديوم جديدي را تجربه كرده است. او وارد شبكه نمايش خانگي شده و با ساخت يك مجموعه عروسكي ديگر نشان داده كه راه به موفقيت رسيدن را بلد است و بيدليل نيست كه حالا حدود ۴۰ سال است كه در اوج قرار دارد.
ايرج طهماسب كيست!؟
ایرج طهماسب فارغالتحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او فعالیت هنری خود را از دهه ۶۰ به عنوان برنامهساز و مجری آغاز کرد. فیلم سقائک و شانه بسر دانا به کارگردانی او در سال ۱۳۶۰ ساخته شد، در همان سال در پروژه مدرسه موشها به کارگردانی مرضیه برومند به عنوان عروسکگردان و صداپیشه عروسک دُمباریک همکاری کرد و همچنین در مجموعه خانه مادر بزرگه نیز همکاری داشت. او برای اولین بار در سال ۱۳۶۴ با بازی در فیلم خط پایان، به کارگردانی محمدعلی طالبی به دنیای بازیگری پا نهاد در همان سال در فیلم آینه، ساخته غلامحسین لطفی نیز بازی کرد. در سال ۱۳۶۶ برنامههاي سلامتی چه خوبه و دکتر عروسکی را اجرا نمود. او بازیگری، کارگردانی و نویسندگی فیلمهایی همچون کلاهقرمزی و پسرخاله، یکی بود یکی نبود، دختر شیرینیفروش، کلاهقرمزی و سروناز، زیر درخت هلو، عینک دودی و کلاهقرمزی و بچهننه را در کارنامه هنریاش دارد. در برنامه صندوق پُست (اولین حضور شخصیت عروسکیِ کلاهقرمزی در تلویزیون)، بهعنوان مجری حضور داشت. او همچنين برادر كوچكتر ناصر طهماسب (دوبلور و مدیر دوبلاژ) است. ایرج طهماسب در زمستان ۱۳۹۵ نخستین کتاب داستان خود را با نام سه قصه، توسط نشر چشمه منتشر کرد.
زندگي ايرج با عروسكها
ایرج طهماسب تا پیش از اینکه با صندوق پست در قامت یک مجری و برنامهساز عروسکی خودی نشان دهد، با عروسکگردانی در ۲ مجموعه ماندگار مدرسه موشها و خونه مادربزرگه، رفاقت با عروسکها را تمرین کرد و نسبت به دنیای عروسکها شناخت مناسبی به دست آورد که بعدها در ساخت صندوق پست، سهگانه سینمایی کلاه قرمزی و ویژهبرنامه نوروزی کلاه قرمزی برای تلویزیون این شناخت به طور کامل عیان شد و به رفاقتی تمامعیار میان مردم ایران و ایرج طهماسب منجر شد. او در خونه مادربزرگه هم عروسک گردان هاپوکومار بود. حالا هم با شاهكاري به نام مهموني و خلق عروسكهاي جديد نشان داده كه تا چه اندازه در اين مديوم مسلط است.
بيش از ۴۰ سال در اوج افتخار
اینکه برای سالها محبوب باشی تقریبا باورکردنی نیست. حتي وقتي اين روزها به كارنامه فيلمسازان برجستهاي چون مسعود كيميايي و داريوش مهرجويي نگاه ميكنيم، ميبينيم در سالهاي اخير آنقدر تحليل رفتهاند كه مخاطب چنداني ندارند. بنابراین برای مدت طولانی در اوج قرارداشتن واقعا یک ماموریت غیرممکن به نظر میرسد. ایرج طهماسب اما یکی از معدود فعالان سینما و تلویزیون در ایران است که با گذشت سالها و حتی با افزایش سن همچنان توانسته از پس انتظارات، که به مرور زمان حتی بیشتر هم شدهاند، بربیاید. شاید به همین دلیل باشد که او این روزها یکی از محبوبترین شخصیتهای فعال در حوزه سینما و تلویزیون لقب میگیرد که با چندین نسل جامعه ایران خاطرهسازی کرده و حالا محبوبتر از همیشه به نظر میرسد.
ريسك بزرگ براي مرد بزرگ
ایرج طهماسب در برنامه مهمونی یک ریسک بزرگ کرد. او که به دلیل مالکیت صداوسیما بر شخصیتهای کلاه قرمزی، پسرخاله، پسرعمهزا، جیگر، آقای همساده، ببعی، فامیل دور، بچه فاميل دور، گابی، دیبی و عزیزم ببخشید نمیتوانست از این عروسکها در برنامه جدیدش استفاده کند به سراغ پردازش شخصیتهای جدیدی رفت. نتیجه کار اما برخلاف پیشبینیها به شدت جذاب از آب درآمد و به همین دلیل برنامه مهمونی یکبار دیگر ثابت میکند که ایرج طهماسب حتی در ورود به ۶۳ سالگی، همچنان ایدههای درخشان بسیاری دارد. داستان برنامه مهمونی از جایی آغاز میشود که آقای طهماسب که حالا دیگر آقای مجری نیست، به خانه جدیدی نقل مکان کرده که در کنار یک سالن عروسی قرار دارد. در این سالن عروسی افراد متعددی کار میکنند و هر کدام از آنها قلقهای عجیبی در شخصیت خود دارند. شخصيتهاي ديجي، شاباش، كته، قيمه، خوشگل بابا، پشه و درنهايت بچه (بادوم)، همگي موردتوجه مخاطب قرار گرفتهاند تا جاييكه اين روزها در فضاي مجازي كه ميچرخيد، دائما بخشهايي از مهموني و ديالوگهاي شخصيتهاي آن را ميبينيد. حالا هم ورود شخصيت روح به اين برنامه، جان تازهاي به آن داده است. ايرج طهماسب كه در سالهاي اخير همواره زوج هنري موفقي را با حميد جبلي تشكيل داده بود، حالا نشان داده كه به تنهايي هم مسير رسيدن به موفقيت را بلد است.
صداپيشههاي جادويي مهموني
همواره در جان بخشيدن به شخصيتهاي عروسكي يك نكته مهم وجود دارد و آن هم صداپيشه است. انتخاب درست صداپيشه، ديالوگها و نوع ديالوگگويي، صداسازي و درنهايت هنر صداپيشه از جمله مهمترين عناصري است كه روي محبوب شدن يك شخصيت عروسكي نزد مخاطب تاثير دارد. ايرج طهماسب كه در سالهاي اخير همواره با گروهي ثابت در كلاه قرمزي، كار كرده بود حالا در مهموني سراغ صداپيشههاي جديد رفت. هوتن شكيبا، كاظم سياحي و در قسمتهاي پاياني ورود بهادر مالكي تنها چهرههايي بودند كه از گذشته با طهماسب همكاري كرده بودند و سهیل مستجابیان، نازنین شعبانی، الی امامی و امیر ادیب از ديگر صداپيشگان مهموني هستند.
هوتن شكيبا كه در سالهاي اخير تئاتر، سينما و تلويزيون را قبضه كرده و با حضور در آثار درخشان سينمايي موفق شده تا سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد را هم از جشنواره فجر دريافت كند، بدون شك ستاره مهموني است.
او كه به جاي شخصيتهاي بچه (بادوم) و شاباش صحبت ميكند با صداي جادويي خود موفق شده تا اين شخصيتها را به شدت محبوب كند تا جاييكه حالا بسياري شخصيت بچه را با كلاهقرمزي مقايسه ميكنند و به همان اندازه برايش محبوبيت قائل هستند.